سفر اقای پزشکیان برای شرکت در نشست سازمان ملل و گفتگوی ایشان با رسانه های امریکا ....معضلاتی را مخصوصا با ادامه خبر رسانی تند روهای فرصت طلب ، در واقع عوامل اصلی افت معیارها و انحراف جامعه از راستی و درستی ..بوجود اورده :
*نگرانی مستمر حفظ موقعیت ... از سوئی عملا ممانعت از توسعه و پیشرفت کشورکه بقای انانرا در پی میاورد و با تعریفی جهل و بی خبری توام با در«تعقیب حد اقل های زندگی بودن » واشرف مخلوقات را نگران معاش (حدود 60 درصد ) و دچار دغدغه فردا ساختن و تبدیل وقت و انرژی اکثریت را به « روز مره گی » کشاندن ...
* انچنانکه در این وانفسا با توجه به خصلت های اموخته شده طی چهار دهه ، اکثریت را میتوان در 4 گروه حسب وضعیت اقتصادی قرار داد :
« نگران معاش با 60در صد .... عافیت طلب / محافظه کار و مصرف کننده نیز «هر کدام » با حدود 10 درصد
*** و ده در صد دیگرکه با تعاریف مختلف از این ممر کلاهی یافته اند مانند : استاد نمای دانشگاه که فرزندان خود را بدون کوچکترین صلاحیت علمی – تحصیلی با رانت در بهترین رشته ها نشانده ... تا مدیران بورس یا بانک هائی که میلیا ردی با بهره 4 در صد وام ستانده / نماینده نمائی که در ازای هر دوره در مجلس با همین قد و قامت !بودن - یک مقطع بر مدرک تحصیلی اش افزوده شده .... تاامرای سپاه و لشکر با حد اقل سواد و تجربه- مشابه دیگر همقطاران به نان و نوائی بس افزون از حد و استعداد خود رسیده اند، یا بخشی از سرمایه داران چپاول گر برخوردار از سرمایه ها ی بناحق مردمان ساکن این مرز پر گهر و.... الی ماشااله که به هر ترتیبی بیش از ده صد معادل 8 میلیون نفر را شامل نمیشوند ... که البته برای چنین زمانه ای وحفظ موقعیت ، سخت در پی ابقاء و ادامه سلطه ....البته در کمال خفت وخواری از نگاه جامعه ای رو به تحول .....
**همچنانکه در دیدار اهالی جبهه که اغلب انزمان در حیات نبودند ! در نفی نگاه امید افرین و پایان دهنده رنج های میلیونها تن ... با بکار بردن الفاظ همیشگی پایدار بر دشمن پنداری و ... بروال سالیان در موضع تصمیم گیری های خلاف منافع ملی اهتمام ورزید
تمامی انچه پزشکیان گفته و طی همین مدت کوتاه در دیار شیطان بزرگ البته به احتمال !خواهد اورد .....
* جملگی برای متولیان منتصب وزارت امور خارجه که در حد بسیاری تابع سیاست های دیکته شده بیت انهم بالا جبار قرار دارند ... درد سرهائی بوجود اورده است
**که توضیح واضحات بوده و داد سخن دادن در واقع ....کاری عبث بشمار میرود
ومهمتر انکه - اهل فن که مخاطبین اینگونه نوشته ها هستند بخوبی میدانند و خود مفسسری خبره در پی سالها مشاهده با تمامی پوست و استخوان و نگران از دست دادن همه ارزشهای والای انسانی ...
و با اینگونه تفاوت دید گاهها - که ملک و ملتمان را بدین جا کشا نده بخوبی اشنا و درد کشیده این وادی «پر اب چشم ».... چنانکه افتد ودانی ....میباشند
** بیانات هدف دار برامده از واقع بینی اقای پزشکیان که «اسلحه را بر زمین میگذاریم »ویا «با هیچ کشوری حتی اسرائیل میتوانیم مخاصمه نداشته باشیم » (که روز شمار تابلوی نصب شده در میدان کاخ سابق هر روز نگارنده را در مسیر- به تحیر از چنین پنداری انهم بطول سالیان میکشاند...!) و....
دیدگاههای اعلام شده بلا فاصله با تفسیر به رای یا تکذیب «عراقچی معاون ظریف » در دوران وزارتش که در واقع ترمز ایشان بود و وزیر منتصب فعلی .....مواجه میشود
توام با نگاه متحیراقایان ظریف و هاشمی طبا مشاورین منتخب همراه حاضر و ناظر ....
نه اینکه انچه میگذرد خود سناریوئی از پیش تعین شده است ، بل : مقدمه ایست برای برون برد این مردمان هشیار ، سخت طاقت – صبوربا خیل فرزندانی بیشمار از نسل « z » مزین به علم روز و اخرین دستگاههای صوتی - تصویری وازرده با تمام وجود از تنگناهای بس عجیب در تمامی جامعه ....
**بنظر میرسد مسعو د خان عملا با تاکیدی بر:
«تقبل مسئولیت خطیر ریاست جمهوری » در این اوضاع و احوال ، باور دارد که شرط بلاغ چنین میطلبد و لازمه ادامه حضور در این سمت که بعد از دوران سید مظلوم خاتمی اختیارات تعریف شده در قبال پاسخگوئی ها ... فراموش یا بعبارتی در حد ی فراتر از تصور بلا اختیار بودن ...انهم مغایرهمین قانون اساسی با همه حرف و حدیث ها .....پیوسته رو به کاهش و بقول شادروان « بازرگان » چاقوی بدون دسته ....
بنابراین چنین تصمیم شایسته ای را میطلبد تا شخصیت مردمان شریف این کشور را که به فرو هشتن معیارها سوق داد ه شده ..... تدریجا بدون نابودی سر مایه های ملی و زیر ساختها از همه مهمتر جان عزیز انسانها نجات داد ...که چنین باد