گریزی به مفاهیم !
** صاحب منصبان مادام العمر البته با تصورات خود ! بدون احساس مسئولیت با این همه اختیارات فرا قانونی با توجه به رخ دادهای اخیر و اعتراضات گسترده مردم از همه طبقات اجتماعی و....
در پی صحبت های اخیر با اعضاء تشخیص مصلحت نظام وقبل ان ، همینطورتقاضاهای رئیس دستگاه قضا که عملکردشان با انهمه پیشینه در سطح مملکت به تشکیل حدود 30 میلیون پرونده در سال منجرشده ( با حذف فرزندان زیر 15 سال و سالمندان بالای 70 سال ،تقریبامبتلی به تمامی احاد جامعه ) ....
* ضمنا سکوت نسبتا طولانی بعضی از تند رو ترین گویندگان روز های ادینه ؟ انهم در نقش «متکلم وحده» تابع دستورات اطاق فکر ، مزین به شهوت کلام با مستمعینی که در توصیفشان «اولئک کالانعام » اورده اند ؟مشابه «رسائی نامی که » با قیاس بنفس «شب خوابی ها را با افراد متنوع »البته قبل از استغفار عنوان نمود ....همه و همه با شعار خدمت بمنظور توسعه کشور و اینکه در هر شرایطی این مهم الویت دارد !! اسباب استقرار بیشتر خود را درموقعیتی که قرار دارند و انرا این روزها در پی از دست دادن اولین خاکریز لرزان میبینند ، بلطایف الحیل فراهم می سازند .
*این جماعت از درک بسیاری معا نی با تصورو توهماتی خاص ، بر آمده از عدم درک درست از ضرورتهای زمان و مکان محروم مانده وعملا با این بازده خود را از قافله علوم روز که اساس ترقی جوامع میباشد عقب نگه داشته وهر کدامین در حد وسع خود - عملا موافق «این پس رفت » که وضعیت بغرنج بسیار وسیع فعلی (هر چند مجموعه حکومت بدان اقرار نمیکند ) مشخص کننده نحوه استدلال و چگونگی برخورد با خواست جامعه جوان و پویای فعلی .
* بمناسبت اشاره به تعریف توسعه ورشد و نقش این مفاهیم ضروری مینماید :
تامین وسایل و ابزار رفاه ادمیان هر جامعه ای که اجنتاب نا پذیر مینماید در مفهوم رشد دیده می شود و استفاده ابزاری از این واژه را این روزها بسیار میتوان دید - بمانند افزودن بر تعداد دانشجویان پزشکی که درآزمون اخیر با همه مخالفتها - بدون عنایت به ضرورت بهبود کیفیت آموزش ، نشات گرفته از نگاهی صرفا مادی به افزایش تعداد ،مقدار ، ظاهر و... با نتایجی این چنین در تمامی ابعاد زندگانی مادی و معنوی ایرانیان در پی بیش از 4 دهه حکومت با عنوان اسلامی عملی شد و یا کشتار مردمان این دیار بوسیله انانکه در پوشش نیروها ! به اقرار صریح فر مانده نیروی انتظامی ....به تیر اندازی مبادرت ورزیدند .
** بعبارت دیگر :« رشد» تکثیر وضع موجود ، بزرگ شدن درختان در طبیعت ویا افزایش تعداد جادهها، فرودگاهها، سدها و
«پیشرفت» به این معناکه وضع موجود را با کیفیت مادی یا فناوری بهتری تکثیر یا ارتقا دهیم .
* در رابطه با منافع ملی و ترقی جوامع « توسعه » به معنای «تحول کیفی و تغییر در الگوهای رفتاری اجتماع » تعریف میشود - که اگر اندکی به ان عنایت می شد جان عزیز انسانها نابود و سر مایه ها و زیر ساختها همراه با اسایش مردمان با چنین تنگناها ئی مواجه نمیشد .
* چرائی حوادث دردناک این روزها و علل اعتراضات عمیق اقشارمختلف - عقب نشینی برحسب اقتضاء «حتی مغایر ضوابط خود ساخته » به اعتبار «مصلحت نظام » که میزان نظم و برنامه مجموعه را در اینده نزدیک فارغ از چگونگی قضاوت افکار عمومی داخلی و برون مرزی- بهر حال شاهد خواهیم بود - و در پی ان از صدر تا ذیلشان با این ترتیب الزاما در برابرملت پاسخگو خواهند بود.... تنها گوشه ای از خواست عمومیست .
*با تعریفی : « توسعه» بعد فرهنگی و رفتاری دارد ،اعلام نا رضائی از وضعیت جامعه احساس ناراحتی در پی آورده ، آرام و قرارآدمیان با شعور را از میان می برد ، بالنتیجه این قشر فرهیخته نسبت به رفتارهای پیرامونی احساس انزجار مینمایند .
* بعنوان نمونه با فرض اینکه «رفاه نسبی » دارید اما احساس رضایت نمی کنید،به این میماند درخودرویی مدرن با امکانات لازم نشسته اما به علت بی نظمی و بی قانونی، از رانندگی در این شهرمشابه دیگر موارد رضایتی حاصل نیست ....
* یکی از دلایل عدم احساس رضایت و یقینا در پی اعتراضات فراگیر اخیر مهاجرت و پدیده فرار مغزهاست - زیرا رضایت را نمیتوان تولید کرد ،در واقع رضایت نتیجه بعد دوم توسعه یعنی «بعد فرهنگی- رفتاریست» و زمانی که بعد دوم« توسعه» رخ نمیدهد، روابط و رفتارها: تیز برنده ،مخرب ، پرهزینه و همراه با خشونت میشود – که کنش و روش رویکرد جامعه در این روزها در برابر حکومت مسلح به زر،زور و تزویر معرف ان ....
* در بیان تفاوت «رشد ،پیشرفت و توسعه » متولیان قوم با اینهمه دست آورد !برامده از نحوه مدیریت میگویند :
*کلمهی توسعه « یک بار ارزشی و معنائی داشته » همچون جذب یا آمدن سرمایه گذار خارجی در پی آزادی های اصولی پیش بینی شده در همین قانون اساسی با همه کاستی ها ، ثبات و استاندارد بودن قوانین مربوط ، حمایت حکومت را میطلبد و بار ارزشی و ضرورتهائی مغایر شعارهای مکرر که درعوام به اعتقاد انجامیده - با خود همراه می آورد.
*میفر مایند نمیخواهیم «یک اصطلاح جاافتادهی متعارف جهانی » را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم و داخل مجموعهی کار خودمان بکنیم ، چو ن باور داریم که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل ! »(انچنانکه درهیجانات !اخیر «بیل »نیز تکافو نکرد....) و ادامه میدهند : ما در تمامی زمینه ها بروال 4 دهه بگذشته مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم، همچنانکه اعتراضات گسترده این ایام را ساخته و پرداخته استعمار بدلیل توفیق مجموعه میدانیم .
* بنابراین مجموعه نظام با توجه به شرایط ویژه و تنگناهای موجود دربسیاری جهات که محصول نا هماهنگی در درون دولتها ی منصوب میباشد ... توسعه را تحت پوشش پیشرفت تعریف میکنند و انچه این روزها مطرح شده ومیشود نیست مگر« شهوت کلام »و تظاهر مستمعین مطیع اوامربا بیان احساسات بصورت شعار - که گوینده را معمولا دچار پر گونی و قبل ان «مشتبه شدن امر بر خود »نموده و مینماید که ره اوردی بجز توسعه خشونت در پی نخواهد داشت که البته خود نوعی «توسعه » میتواند تعریف شود !
** بالاخره بفر مایش دوستی هزینه پرداز میتوان گفت : حاکمیت با همین طول و عرض از اول انقلاب تابحال بدترین دوران خود را میگذراند ، قبلا با کسانی مواجه بود که از انها شناخت داشت و نقاط ضعف و قوت انها را می دانست و با انها حشر و نشری ......ولی الان با نسلی مواجه شده که کمترین شناختی از انها را داشته ودرچگونگی برخورد با انها درمانده شده است .
نسلی که در دهکده جهانی بزرگ شده ،از حمایت خارجی اعلام برائت نمی کند وانرا امری طبیعی تلقی ، با شعارهای مناسب روز مطالبات خود برای یک زندگی نرمال و نه ایده ال سر میدهند و جالب اینکه در شعارها هیچ وعده و وعیدی هم نمی دهند .