مردم را از کشورشان نبرید : حسن بهگر

img

مردم را از کشورشان نبرید

شنبه, 17ام اردیبهشت, 1401

نزدیک به هفت سال است که احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی – سوئدی در ایران زندانی است. او به دعوت دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز به منظور شرکت در کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرده بود، ولی ناگهان اتهام محاربه و فساد فی الارض و همکاری با اسراییل به وی زده شد و به زندان انداخته شد.

اکنون با پایان دادرسی حمید نوری در سوئد و محکومیت حبس ابد برای او به جرم معاونت در جنایت جنگی بلافاصله جمهوری اسلامی نیز اعلام کرده است که جلالی در۲۱ اردیبهشت ماه اعدام خواهد شد. این خبر را خبرگزاری رسمی مستقل ایران، ایسنا منتشر کرده است.

با توجه به تکرار سوابق موارد مشابه، آنچه که پس از شنیدن این خبر به ذهن هر کسی خطور می کند اینست که جمهوری اسلامی خواستار معاوضه جلالی با مأمور وفادارش است و باکی هم ندارد که حتا جلالی را فدای حمید نوری کند، متولیان دین که هیچگاه از قربانی کردن دریغ نداشته اند. چرا که اگر حمید نوری از مجازات رهایی نیابد سرنوشت او می تواند مایه ی عبرت دیگر مزدوران و قاتلان نظام باشد.

نکته مهم و آشکار آنست که هنوز اتهام جلالی ثابت نشده است و عناوینی مانند محاربه و مفسد فی الارض نه مقبولیت داخلی دارد و نه مفهومی برای جهانیان. هیچ مدرکی نیز بجز اعتراف متهم نیز ارائه نشده است که با توجه به سوابق شکنجه در ج ا و این واقعیت که جلالی از داشتن وکیل مستقل محروم بوده، نمی توان اعتباری برای آن قائل شد. این اولین بار نیست که یک ایرانی دو تابعیتی در سفر به ایران که به دعوت مقامات رسمی انجام شده است دستگیر و به اتهام های این چنینی محکوم می شود و سرانجام با مجرمان در کشورهای دیگر معاوضه می گردد.

باز در شرایط حساس و بحرانی که ایران بسر می برد این خبر چهره ای ناپسند از کشور ما را به نمایش می گذارد. جمهوری اسلامی به جای حرکت از واقعیات سیاسی و اجتماعی به دنبال آیات و احادیث است تا اعمالش را توجیه نماید. در پاسخ به خواست های مردم در داخل کشور به زور و سرکوب متوسل می شود و در خارج به گروگان گیری. هنوز پس از نزدیک به نیم قرن حکومت، این ها از دیپلماسی هیچ نیاموخته اند. دیپلماسی ابزاری برای حل مشکل و مناقشه است. مبنای دیپلماسی گفتگو و مذاکره است نه تهدید و گروگان گیری. دیپلماسی کوشش می کند به توافق دست یابد و سعی می کند اعتماد طرف مقابل را به دست آورد ولی جمهوری اسلامی همواره با الدورم بلدورم آغاز کرده و سرانجام تن به شکست داده و خسارت های عظیمی هم از کیسه ی ملت پرداخته است.

جلاد و قربانی، حمید نوری و احمد رضا جلالی هر دو قربانی جمهوری اسلامی اند. چه حمید نوری که تن به همکاری در قتل های ۵۷ داده و چه احمد رضا جلالی که ناچار به مهاجرت شده. اگر جمهوری اسلامی سیاستی در جهت رفاه و آسایش مردم داشت نه حمید نوری ناچار بود نقش میرغضب را بازی کند و معترضان حکومت را بکشد و نه جلالی در معرض اتهام جاسوسی قرار می گرفت.

مسأله مهمی که دراین میان مطرح است، هویت و فرهنگ و سربلندی ملت ایران است که در این ماجراجویی ها پایمال می شود. احترام به حقوق افراد و قوانین بین المللی و احترام به حاکمیت دولت ها برای حفظ آبرو و غرور یک ملت لازم است و موجب بالا رفتن عزت نفس ملت ما می شود ولی به دلیل نادانی این حکومت، ما همواره در انظار جهانی تحقیر شده ایم. هویت ایران ریشه در فرهنگ و تاریخ خود دارد و این کارهای عصرحجری حکومت اسلامی از قبیل ترور و گروگان گیری با این هویت سازگار نیست.

همین روز یکشنبه گذشته سفیر سوئد در ایران به وزارت امور خارجه در تهران فراخوانده شد تا به او بگویند اتهامات حمید نوری «بی اساس و ساختگی» است. یعنی محاکمه ای که با حضور شاهدان بسیار و با حضور آزاد مردم و خبرنگاران ماه ها ادامه داشته و متهم از یاری وکلای درجه یک نیز برخوردار بوده است، به ادعای جمهوری اسلامی محاکمه ای ساختگی و بی اساس است ولی گرفتن اعتراف زیر شکنجه و در درهای بسته زندان جمهوری اسلامی عادلانه و با اساس بوده است، یعنی این که فرشته ی عدالت در جمهوری اسلامی حتا ترازو ندارد.

این ندیدن واقعیات، این زبان همواره متعرض ولی بی منطق، این زبان گروگان گیری، در ارتباطات جهانی به کجا منتهی خواهد شد؟ چه نتیجه ای خواهد داشت ؟ آیا بجز اینکه تنفر و انزجار جهانی را برانگیزد و سلب اعتماد عمومی کند نتیجه دیگری خواهد داشت؟

مدت هاست که تکلیف حیثیت ما را در انظار جهانی روشن کرده اند و می دانیم که سرشکستگی یعنی چه. ولی چیزی که به مرور شاهدیم این است که این بی آبرویی ها در نهایت بر بستگی مردم به کشورشان تأثیر نهاده است. این هایی که گاه از ایرانی بودن ابراز خجالت می کنند و بعضی اوقات از کشور خود روگردان شده اند، به همین رفتار حکومت فعلی واکنش نشان می دهند. این رفتار خلاف هر قاعده و ارزش برای خود ایرانیان نیز قابل تحمل نیست و پیوندشان را با کشور خودشان سست می کند. در زمانه ای که دشمنان از همه طرف کمین کرده اند تا ایران را از هم بپاشانند، متفقی بهتر از نظام برای رسیدن به اهداف پلیدشان ندارند. در این چهل و اندی سال چه مرجعی بیشتر به پیوند ملی ایرانیان لطمه زده است؟

پنج شنبه – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

۲۰۲۲-۰۵-۰۵

از: ایران لیبرال